رفتم به باغ صبحدمي تا چنم گلي

شاعر : حافظ

آمد به گوش ناگهم آواز بلبلي رفتم به باغ صبحدمي تا چنم گلي
و اندر چمن فکنده ز فرياد غلغلي مسکين چو من به عشق گلي گشته مبتلا
مي‌کردم اندر آن گل و بلبل تاملي مي‌گشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم
آن را تفضلي نه و اين را تبدلي گل يار حسن گشته و بلبل قرين عشق
گشتم چنان که هيچ نماندم تحملي چون کرد در دلم اثر آواز عندليب
کس بي بلاي خار نچيده‌ست از او گلي بس گل شکفته مي‌شود اين باغ را ولي
دارد هزار عيب و ندارد تفضلي حافظ مدار اميد فرج از مدار چرخ